چجوری وابستگی شدید به یه فرد رو کمرنگ کردید؟

دیگه قبول کردم براش ارزش ندارم

برام پیش نیومده

ولی به نظرم باید رو خودت کار کن برای خودت هدف تعیین کن تلاش کن

تفریح برو و اینجور کارها

نبینش .باهاش حرف نزن .شمارشو پاک کن.بهش فکر نکن.بادوستات خوش بگذرون

متاسفانه آدما از ضربه هایی که میخورن تجربه میگیرن :))) 

منم انقد ضربه خوردم تا الان خیلی سرد شدم نسبت به همه چیز و همه کس 

با جایگزین کردن یک نفر دیگه عزیزم   

با گوش دادن به ف.ال های یوتیوب و اینا خودم رو سرگرم کردم اونو رها کردم و میل شدید به پیام دادن بهش رو تونستم کنترل کنم

هیچی یه چند روز درد داره ولی بعد با گذر زمان خودش درست میشه

من شوهرموقیلاخیلی دوست داشتم تااینکه مریض شدم منورهاکردوگذاشت خونه مادرم  ورفت زن گرفت اولش خیلی برام سخت بود چون خیلی هم وابسته بودم بهش حس مزخرف دوری ازش پیداکردم ولی هرچی زمان میگذشت دیگه برام عادی شدکه دیگه کلابهش فکرم نمیکردم فقط گاهی که بهم پیام میدادهمون دوسه دقیقه آیه که میومدتوذهنم و بعددوباره فراموشش میکردم تااین جدایی و دوری ده سال شدکه کلافراموشش کردم بعداون  بازم اومددنبالم  

اوایلش خودتو چطوری آروم میکردی؟ اون موقعی رو میگم که هنوز دوسش داشتی

دوستش داشتم ولی خوب کاری نمیتوستم کنم گفتم عیب نداره فقط صبر میکنم تا ببینم خداچی میخوادحال وهوای یه آدمی که توکمابودروداشتم به خاطر همین اذیت نشدم ازدوریش اگه تو سلامتی میبودم وبامن اینکارومیکردخیلی سخت تربودگفتم ایراد نداره اون هرچی بدی کنه به خودش میکنه

خدا به دلتون آرامش بده قدر خودتو بدون و یادت باشه تو روزای بد جا زد و نموند پیشت

امدم نی نی سایت وقتم پر شه وقت نکنم ب یارو فکر کنم ۰😐

منم تو همچین حالتی ام 

شب تولدمم هست 

حرفاش آزارش از ذهنم و قلبم پاک نمیشه 

من براش سراسر محبت و احساس بودم 

از دیشب گریه میکنم پ حتی بهش پیامم دادم نیومده 

و می‌دونم نمیاد 

نمی‌دونم حتی چرا این جور شد 

منم دیگه بهش توجه ندارم بهم میگه بوسم کن بهش میگم بروگمشوفقط ازش پول میکنم واسه خودم خرج میکنم چون لیاقت عشق و عاشقی رونداره