کسی سوال در مورد بارداری ، بچه ، تربیت فرزند این چیزا نداره؟

عزیزم انتظار داری که درکت کنه ولی این گرا رو بهش نمیدی که اون هم نیاز به درک شدن داره و نیازش رو درک می‌کنی 

به نظر رسید که چون سردرد خیلی بهت فشار میاره میخوای به هر شکلی شده خواهرت رو کنترل و ساکتش کنی این وسط حقوق خواهرت نادیده گرفته میشه 

به این میگن کنترل گری و خب اون هم معلومه که مقاومت می‌کنه چون توی سن استقلاله و دوست نداره کسی کنترلش کنه 

باید یه قانونی بذارید که هم اون از قانونی که می‌ذارید هشتاد درصد راضی باشه هم تو 

یعنی یه کم تو از مواضع خودت کوتاه بیا یه کم اون چون بالاخره دارید با هم تعامل و زندگی میکنید 

 بچه نبینش اون دیگه داره وارد نوجوانی میشه هرچقدر شخصتیش رو جدی بگیری همدلی و همراهی بیشتری ازش میبینی 

مثلا بگو می‌دونم خیلی دلت میخواد که بخونی صدات رو هم واقعا دوست دارم ولی می‌دونی دیگه چقدر سریع سردرد میشم به نظرت چی کار میتونیم بکنیم که هم تو راضی باشی هم من ؟ راه حلی به ذهنت میرسه ؟ 

تثبیت هویت جنسی انجام بده براش 

تا شش سالگی با عبارت هایی که دختر توشون هست صداش کن 

دخترم فلانی ، دختر مامان ، دختر نازم دیفالت این باشه که با جنسیتش صداش کنی بعد اسمش 

 از شش سال به بعد دیگه اسمشو بیشتر صدا می‌کنی چون بیشتر از شش سال بشه دیگه فکر می‌کنه جنسیتش خیلی مهمه و نتیجه منفی داره 

اینکه دلش میخواد آستین بلند بپوشه و یا گیر میده به یه لباس نرماله سلیقشونه معمولا 

 ولی اینکه بگه می‌خوام داداش باشم یعنی لازمه جنسیتش رو تثبیت کنی فقط براش

 پسر منم گیره مو میخواست و از این چیزا طبیعیه کاملا بچه ها یه رنگ و لعابی میبینن به سمتش کشیده میشن نباید واکشن غیر عادی نشون داد عادی آستین بلند تنش کن و بگو دختر نازم دلش لباس آستین بلندشو میخواد؟ دوست داری با این  شلوار بپوشیش یا این یکی ؟ 

توی جمع های دخترونه بیشتر  ببرش کار درستی کردی سرود دخترونه بیشتر پخش می‌کنی براش بچه ها دوست دارن تقلید کنن اینکه سرود پسرونه رو پر تکرار دیده خب طبیعیه که روش اثر بذاره و بخواد اونو تقلید کنه 

فکر کردم کلا آستین بلند دلش میخواد ولی اینکه گیر بده به یه آستین بلند خاص به نظرم نیاز به دخالت باشه 

من جات باشم از مشاور یه کمک میگیرم 

ولی قبلش اینا رو هم انجام میدم 

مثلا می‌دونم می‌خوایم بریم بیرون بهش میگم فلانی دوست داری کدوم لباس رو بپوشی ؟ وقتی میگه همون آستین بلند بهش میگم آها دلت میخواست اونو بپوشی ؟ آره خیلی قشنگه ولی اون خیسه لباس خیس رو نشونش میدم و میگم اونو نمیتونی بپوشی بین این دوتا کدوم یکی رو میخوای ؟ 

لباس جدید به زور تنش نمیکنم ولی این درد رو بهش میچشونم که اگر از بین لباس های خشک انتخاب نکنه پارک نمی‌تونیم بریم 

اینطور مواقع باید بسیار قاطع باشی  فقط همدلی کنی بعد قانون بگی 

بشینی روی زانوهات هم قدش بشی بگی آره می‌دونم اونو دوست داری ولی اون الان خیسه و ما لباس خیس نمیپوشیم 

یا اون اینجاش پاره شده خراب شده و ما لباس پاره نمیپوشیم 

باز از یه مشاور بپرس ذهن من میگه اصرار روی یک لباس به اضطراب بی ارتباط نیست 

یک ماه زمان بذار از شیر روز شروع کن و وعده‌ها رو کم کم با مشغول کردنش حذف کن 

برای شیر شب کم کم جریان شیر رو قطع کن  

خودت رو از بچه نگیر شیر رو از بچه بگیر 

بدون قطره ای اشک بچه از شیر گرفته میشه بدون وابستگی دهانی و بدون اینکه حتی یک بار با صحنه انگشت مکیدن بچه مواجه بشی و بدون تب شیر و افسردگی برای خودت کامل بچه رو از شیر میگیری جوری که بچه اصلا نمی‌فهمه یه روزی شیر هم می‌خورده 

شب هاله قهوه ای رو با انگشتات محکم بگیر جریان شیر رو کم کن 

بچه میمکه شیر خوب نمیاد خسته میشه ولی به مکیدن ادامه میده چون هنوز به سینه وابسته ست یک هفته این شکلی بگذرون توی گوشش آروم زمزمه کن بگو شیر تموم شده مامان جان 

هفته دوم هاله رو یک کمی از نوک سینه رو هم بگیر که خلأ به خوبی اتفاق نیفته و توی مکیدن اختلال به وجود بیاد  و اخرای مکیدن که شد و دیگه داشت خوابش می‌گرفت ولی هنوز به خواب نرفته بود انگشت می‌ندازی گوشه دهنش و سینه رو از دهن بچه بیار بیرون 

اعتراض می‌کنه چون برای خوابیدن به سینه نیاز داره بچه هر مدلی به خواب بره وقتی سیکل خوابش کوتاه شد و بیدار شد دوباره به همون چیزی که بهش عادت دادی برای خوابیدن نیاز داره و قراره به مرحله ای برسی که لحظه به خواب رفتن به هیچ کاری از جانب تو نیاز نداشته باشه ولی این برای مرحله آخره که کاملا ازت بی نیاز بشه 

اعتراض می‌کنه ،  دوباره بنداز دهنش بگو شیر تموم شده مامان جان الان وقت خوابه الان وقت شیر خوردن نیست اینا رو آروم زمزمه طور بهش میگی دوباره انگشت می‌ندازی سینه رو می‌کشی بیرون و تکرار می‌کنی اینا مال وقتیه که خیلی خوابش میاد فقط لحظات آخر شیرنوشی رو اینطوری بگذرون تا خوابش بگیره 

هفته سوم به جای گرفتن هاله قهوه ای خود نوک سینه رو میگیری جوری که یه ذره ش توی دهن بچه باشه و دیگه صبر نمیکنی تا نزدیک به خوابش برسه ، حین مکیدن سینه خالی سینه رو می‌کشی بیرون بچه اعتراض می‌کنه دوباره سینه رو در حد همون نوک بهش میدی یه دقیقه بعد می‌کشی بیرون 

آن‌قدر تکرار می‌کنی که دیگه نا برای مقاومت نداشته باشه و بدون سینه بخوابه 

هفته چهارم دیگه فقط نوک سینه رو به لبش میچسبونی و اصلا چیزی رو نمی‌ذاری وارد دهنش بشه در این حد کامل گرفتیش 

هیچ عادت اضافه ای براش به وجود نیار هیچ کار اضافه ای نکن اگر با این روشی که گفتم بچه رو از شیر بگیری دیگه بچه برای خوابیدن به کل بهت نیاز نداره خسته میشه بالششو می‌ذاره زیر سرش و می‌خوابه هیچ کار اضافه ای نکن نه آب بده نه شیر بده هیچی 

صفحه چهار منابع خودم رو گفتم ولی هر دوره ای میخوای بخری اول رایگان هاشو گوش بده اگر اوکی بودی بخر گاهی اوقات یکی میگه فلان دوره خوبه میری گوش میدی حالت به هم میخوره آدم باید هم فاز با مدرس اون دوره باشه حتما و منطق کلامش رو بتونه هضم کنه وگرنه نه گوش میده نه عمل می‌کنه