بابام به شدت سختگیره خیلی اصلا مدام کنترل میکنه از همه چی و همه جا
۱۷ سالمه
همه دوستام حداقل میخوان بیان بیرون باهام خودشون میان
بابای من خودش میبره
دوستمو حتما باید ببینه
و سختگیری خیلی زیاد که الان همه ش رو نمیتونم بگم
چیکار کنم بذاره تنها برم جایی؟
مامانم تقریبا اکی ولی نظر بابام تصمیم گیرنده
اونروز کتابخونه بودم به دختره گقت میای باهم بشینم تو این فضای سبز دقیقا حلو کتابخونه بود زنگ زدم بابام گقتم میذاری برم
گفت باشه هزار تا سوال ازم پرسید
یه ربع بود داشتیم غذا میخوردیم
زنگ زد گقت هنوز نرفتی تو؟ گقتم نه غذام تموم نشده
(کتابخونه نزدیک محل کارش بود)گقت یه لقمه ت مونده اونو هم بعدا بخور فهیمدم از دور اومده چک کرده
الان برو تو
شب اومد تو اتاقم گقت دختره کی بود چی میگفتین با هم
تا الان هیچ کار بدی نکردم که بگه این دختره قبلا مثلا کاری کرده جایی رفته الان کنترل کنم به بیاره نره
بخاطر تربیت بابا بزرگم این شکلیه
کارتام اس ام اسش به اون میره
اینکه چرا الان دارم چایی میخورم نه آب باید بپرسه