2752
2734
عنوان

مامان بابای سختگیر

63 بازدید | 13 پست

بابام به شدت سختگیره خیلی اصلا مدام کنترل میکنه از همه چی و همه جا 

۱۷ سالمه 

همه دوستام حداقل میخوان بیان بیرون باهام خودشون میان 

بابای من خودش میبره 

دوستمو حتما باید ببینه 

و سختگیری خیلی زیاد  که الان همه ش رو نمیتونم بگم

چیکار کنم بذاره تنها برم جایی؟

مامانم تقریبا اکی ولی نظر بابام تصمیم گیرنده

اونروز کتابخونه بودم به دختره گقت میای باهم بشینم تو این فضای سبز دقیقا حلو کتابخونه بود زنگ زدم بابام گقتم میذاری برم

گفت باشه هزار تا سوال ازم پرسید 

یه ربع بود داشتیم غذا میخوردیم

زنگ زد گقت هنو‌ز نرفتی تو؟ گقتم نه غذام تموم نشده 

(کتابخونه نزدیک محل کارش بود)گقت یه لقمه ت مونده اونو هم بعدا بخور فهیمدم از دور اومده چک کرده

الان برو‌ تو

شب اومد تو اتاقم گقت دختره کی بود چی میگفتین با هم

تا الان هیچ کار بدی نکردم که بگه این دختره قبلا مثلا کاری کرده جایی رفته الان کنترل کنم به بیاره نره

بخاطر تربیت بابا بزرگم این شکلیه 

کارتام اس ام اسش به اون میره 

اینکه چرا الان دارم چایی میخورم نه آب باید بپرسه 


افرین ب پدرت 

بعدها ک بزرگتر شدی و یک زندگی موفق تشکیل دادی و تو هیچ خطری نیوفتادی روزی هزار بار قربون بابات میری مثل الان من 

بهت حق هم میدم از کارای بابات خسته میشی اما خب تو ک خطایی نمیکنی پس باهاش راه بیا واسه خودت اینکارا میکنه قطعا بابات میدونه چقد دنیا خرابه و جوونامون خطاکار


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

چه لزومی داره همه چیو بابات بدونه ؟ خب یه سری چیزا که مطمئنی لو نمیره رو نگو

راجع به دختره تو کتابخونه که پرسید گقتم بابا چرا باید بگم تا شبش تو قیافه بود باهام و رفتارش عوض میشه

نمیگم خودش پا میشه یچیزی پیدا کنه


2731
افرین ب پدرت  بعدها ک بزرگتر شدی و یک زندگی موفق تشکیل دادی و تو هیچ خطری نیوفتادی روزی هزار ب ...

ببین الان من اصلا شبیه آدمای امروزی نمیتونم باشم 

مدام کنترل 

اعصاب نمونده برام

حتی اینکه چرا  دستشویی آب سرد رو باز کردم صورتم رو شستم باید دلیل بیارم


ببین الان من اصلا شبیه آدمای امروزی نمیتونم باشم  مدام کنترل  اعصاب نمونده برام حتی این ...

دیگه پدرته و اخلاقاش این مدله سعی کن ارامشتو حفظ کنی و باهاش راه بیای درستو عالی بخون دانشگاه خوب قبول شی

راجع به دختره تو کتابخونه که پرسید گقتم بابا چرا باید بگم تا شبش تو قیافه بود باهام و رفتارش عوض میش ...

به نظر من اصلا نیازی نبود که زنگ‌بزنی از بابات اجازه بگیری ، بی سر و صدا میرفتی ناهارتو میخوردی برمیگشتی دیگه

چون اینجوری هم اعصاب خودت خراب میشه هم بابات حساس تر و پیگیر تر 😢

بازم خودت شرایط زندگیتو بهتر از میدونیا ❤

به نظر من اصلا نیازی نبود که زنگ‌بزنی از بابات اجازه بگیری ، بی سر و صدا میرفتی ناهارتو میخوردی برمی ...

خودمم نمیخواستم زنگ بزنم ولی گقتم محل کارش نزدیکه الان یهو پا میشه میاد دو ساعتم باید حرف بشنوم 

از مدرسه خارج میشی زنگ بزن تو ایستگاه مترو زنگ بزن سوار مترو  شدی زنگ بزن 

پیاده شدی زنگ بزن رسید بهونه زنگ بزن. تو اتاقتی زنگ بزن

دارم روانی میشم ازش 

من هیچوقت خانواده ی سختگیری نداشتم ولی میتونم درک کنم‌که چقد اذیت کننده ست 😢

ولی قبولی دانشگاه یه شهر دیگه ، یا اگه اجازه بده کار کنی تا حدودی کمک میکنه به کم شدن این گیر دادن ها

من هیچوقت خانواده ی سختگیری نداشتم ولی میتونم درک کنم‌که چقد اذیت کننده ست 😢 ولی قبولی دانشگاه یه ...

خوشبحالت واقعا 

مامانم سختگیر نیست ولی بخاطر افکار پوسیده بابام و بابا بزرگم که تاثیر گذار بوده  نمیتونم مثل بقیه دوستام برم بیرون و خوش بگذره 

بابام دهه۵۰ 

مامانم دهه ۶۰

مامانم همیشه میگه نمیخوام سختی هایی مه خودم کشیدم رو تو 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687