پس بهت بگم که سخت در اشتباهی..
منم یه روزهایی هیچ مشکل خاصی نداشتم ولی حالا خوب نبود.. قدر اون روزها رو نمی دونستم.
اما حالا غرق مشکلم ، نفسم رو بند میاره و حالا میفهمم چقدر عادی بود و معمولی بودن روز خوبه و من چقدر ناشکر بودم. الان حسرت اینو دارم شب راحت بخوابم.. حسرت اینو دارم یه روز که از خواب بیدار شدم تنها دغدغه ام این باشه امروز چی کار کنم بهتره، شام و ناهار چی درست کنم...
پس قدر لحظاتت رو بدون و سعی کن اول ایراد کار رو پیدا کنی و بعد براش راه حل پیشنهاد بدی به خودت...