باورش برای خودمم سخته اوایل باور نکردم
شبیه فیلم و داستان ها بوده..
من چند ساله از این دوستم بیخبرم
اما یکی از دوستام باهاش ارتباط نزدیک داره
میدونستم خودش پرستاره و با یک پرستار ازدواج کرده همکار خودش اما شنیدم بعد یکسال که
از ازدواجشان گذشته بوده
میگه از کارشان استعفا دادن یک کافه رستوران بین راهی تو شمال زدن (شوهرش اهل شمال بود)
دوتاشون روش کار میکنن
الان یکسال و نیمه که رستورانو دارن
دوستم میگه رفتم پیششان گفته از شغل اولمان درآمدمان پایین تره که هر تامون شغل و درآمد ثابت داشتیم و پرستار بودیم اما خیلی راضیم چون خیلی خوشحالیم و عاشق کاری هستیم که میکنیم همیشه با همیم و کنار هم دیگه ایم و چون عاشق اینکاریم خیلی انرژی داریم براش
واقعا واقعا کیف کردم که اینقدر شجاعت داشتن
اینقدر پایه هم بودن
اینقدر عاشق همدیگه ان
دوستمم خیلی خیلیم خوشگل بود چند سال پیش که دیدمش