یه دوستی داشتن بروسیش منو دعوت نکرد بقیه رو دعوت کرد .
همه میگفتن دوستید چرا دعوتت نکرده ؟
بعدنا فهمیدم خیلی بدبخت شده . نمیخواسته من بفهمم متاسفانه . الان دو بچه داره
ولی یه بار از کنار خونشون رد میشدم با شوهرش بود.
صبر کرد تا من برم سلام علیک کنم . دیدم شوهرش محکم هلش داد داخل حیاط و در حیاط رو بست 😑
اما هیچکس این صحنه هارو ندیده و نمیدونه چرا منو دعوت نکرده