با مادرشوهرم و پدرشوهرم رفته بودیم نمایشگاه من یه چیزی رو پیش خرید کرده بودم نصف قیمتشو داده بودم یعنی شوهرم هدیه برام گرفته بود نصف دیگهش رو قرار بود امروز بدم. بعد این چیزی که خریدم دو مدل داشت مدل خفنش دوبرابر قیمتش بود من ارزونه رو پیش خرید کرده بودم بعد رفتم بهتره رو امتحان کردم دیدم خیلی خیلی بهتره و همش اونو دلم میخواست ولی پولش رو نداشتیم یعنی داشتما ولی اگر اونو میخریدم دیگه چیزی نمیتونستم بخرم. بعد هی میرفتم میومدم اونو امتحان میکردم مادرشوهرم گفت بهتره رو بخر یه بار هزینه کن چیز خوب بخر منم روم نشد بگم هزینهش زیاده قبول کردم. بعد همزمان که داشتن اندازه چشمام رو میگرفتن برای ثبت سفارش پدر شوهرم رفت حسابش کرد بعد چون سقف کارت خوان تا یه حدیه با یه کارت نمیشد تسویه کرد اومد کارت مادرشوهرمم برد. جلو بقیه روم نشد تعارف کنم. اومدیم اینور هرچقدر گفتم براتون میریزم چرا اینکارو کردین گفتن نه گفتم پس قسطی پس میدن بهتون، بعد دخترخاله شوهرم میگه تو موقع حساب کردن ساکت بودی الان که حساب کردن تعارف میکنی