دوستان دیشب باشوهرم سرموضوعات مختلف داشتیم حرف میزدیم یکی ازپسرای اقوام مجرده گفتم نظرت چیه پیشنهادش بدیم برای دوستم.
بعدهمینجورکه حرف میزدیم گف یه ماربزرگ تو محل کارم بوده
منم گفتم مواظب خودت باش بلایی سرت بیادچکارکنم
باشوخی گف شوهر کن بشو زن فلانی(همین پسرمجرده که بالاتوضیح دادم)گف میدونم آخرشم میشی زن همون😥
اینم بگم خیلی خسته بود و باشوخی گف
وای من خیلی بهم برخوردبه شدت
شمام بودیدناراحت میشدید