چند سری من اومدم خونه مامانم دوستاشو ک باهاش رفتو امد داریم برده خونه خونرو کثافت کردن کلی ظرف در اوردن زمین پره وسایله هرچی ام داریم میخورن اجیل و میگو سرخ میکنن میخورن و سوسیس درست میکنن به شوهرم میگم درست نیس دوس ندارم ورمیداری میبری خونرو کثیف میکنید مگه خونه مجردیه مگه من حمالم
الانم مس.ته خونه مامانم خوابیده فردا چه رفتاری کنم تمیز کنم ؟ نکنم ؟ چی بگم ؟ قهر کنم؟
بگو جمع نمیکنم خودت باید جمع کنی
این شمایی که باید رفتارش رو تغیر بدین
بهش اجازه ندین اینکارو انجام بده و تکرار کنه
حتی اگر لازمه خونه رو ترک کنید برای مدتی
هر کاری می‌کنی مشروب خواری ورفیق بازی رو ترکش بده چون دوتا از بزرگ ترین عیب ها رو شوهرت داره
تو دست وبالشون مست هم کنن زنم پیدا میشه حالا تو خونه تو نیارن نوبت رفیقاش بشه هست
اصلا نمیفهمه انقد نفرینش کردم انقد حرص خوردم دارم میمیرم
من چند بار ب روش نیاوردم این دوباره تکرار کرد دفعه ی آخر رفتم اومدم از بوی تعفن نمیشد وارد خونه بشی اصلاااا ی وضعیااا چنان دعوایی راه انداختم که پای خونواده هامم اومد وسط ازونموقع ترک کرد جرات ندارن خونه رو پاتوق کنه
خونه مامانت دیگه شب نمون
والا به نظر من اصلاً این رفتار درست نیستش حالا من با اون قسمت مشروب خوردنش کاری ندارم ولی اینکه واقعاً خونه رو انقدر ریخت و پاش می‌کنه خیلی زشته داقل خودشون بعدشون کثیف کاری‌ها رو تمیز بکنن دیگه
ای بابا چرا وقتی رفتی باز برگشتی حالا هم که برگشتی چرا تا ازش مطمعن نشدی تو سه ماه یک ماهه باردارشدی
آخه سرنوشت بچه برات مهم نیس
دیگه حامله ای یک بارم رفتی برگشتی باهاش دیگه هر کار کنه جری هست میگه راه ندارد که برگشته هر چی باشم نمیره هست وبچم سریع درست کرده برات
دیگه واقعا باید چشمت رو روی همه چیش ببندی چون قراره مادر بشی واین انتخاب خودت بوده زندگیتو بکن باهاش کاری هم نکن حتی اعتراض چون خودت خراب کردی
آزموده رو آزمودن خطاست
ایشالا پاقدم بچت دلبسته زندگی بشه وحرف گوش کنه نشد هم مجبوریبسازی
