همسایه بغل ب بغلمون یه زن خعلللللی مهربون ب شدت زیبا مهربون ماههه همه دوسش دارن و دختر من ۵ سالشه یه حس عجیبی به این خانوم داره ۲ ساله اینجاییم و از ۳ سالگی تا اسمش سید خانومه تا سید خانومو دمه در میبینه منو ول میکنه میره سلام میده میشه فقط خیره میشه تو چشمای سید ... البته من ناراضی نیستم چون هممون سید خانومو دوس داریم امروز یه اتفاق عجیب قبل اتش سوزی افتاد.
خو
خب
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 
خب
کسی تو خونه نبود؟
ساعت ۱۰ صب اتش سوزی شد .و دختر ۵ساله من از ۸ صب بیدار بود گریه میکرد و میگفت خاب بد دیدم ... منم خعدی خابالو بودم چون ۵ صب خابیدم بهش اهمیت نمیدادم و اون همچنان گریه میکرد من بغلش میکردم و میخابیدم میگفت بخاب اخر گفتم چی دیدی گفت سقف اتیش گرفته خاب دیدم سقف میسوزه و نگاهش ب سقف بود من میکردمش زیر پتو بخابه همچنان گریه میکرد
شاید مهره مار داره همه مجذوبش میشن
چقد دستت کنده
حلالت نمیکنم اگر داستان ساختگی گفته باشی
خیلیم عجیب نیست خواب صادقانه بوده
ساعت ۱۰ شد در مارو میکوبیدن منم فک میکردم گداس اخه ۱۰ صب میاد پول نداشتم و چشام لامصب خعلی سنگین بود منم درو باز نمیکردم .. اخر دیدم ول نمیکنن دارن درو میشکونن دخترم گریه میکنه ب خاطر خابش
خلااااصه تااااینکه...
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
54 ثانیه پیش
54 ثانیه پیش
56 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
