درست گفتی عزیزم
دقت کردم یه خانواده است؛ عکس های مختلف گذاشته😁
اینا چه شادند ماشاءالله🙃
اون وقت ما یه بچه میزاییم ؛از دستش روانی و عصبی و قاطی پاتی میشیم 😕
دو تا میشند دیگه می شیم افسرده و دیوونه و خل و چل 🤕
سه تا دیگه رسوای عالم ؛ همه هم میگند سه تا برا چی آوردی 😱
یعنی بچه های اینها آرومندو بی دردسر یا مامان باباشون صبور 🤔
منم یک خواننده غیر فعال گروه هستم ک ب خاطر وقت کم وارد گروه نمیشم ولی از برکت این تاپیک تصمیم قاطع ب ویبک گرفتم. منم خیلی از اطلاعات تاپیک و رستا جون و دوستان استفاده کردم. منم با خوندن موفقیت دوستان در ویبک ذوق کردم و اشک زیاد ریختم.منم حس میکنم برخی از دوستان ب خاطر هورمونای بعد رایمان حساس شدن و نمیتونن صبور باشن و قضایا رو حلاجی کنن چون چن ماه پیش دقیقا یکی از دوستای من بعد از زایمان همینحوری شد. توصیم اینه ب دوستان ارامش خودشونو حفظ کنن و ی مدت ب تاپیک نیان تا ب ثبات برسن. و خواهشا بزارن ما باردارا در ارامش مثل قبل ب هدفمون فکر کنیم و اشفتگی تو گروه ایجاد نکنن. با تشکر
عزیز دلم. من الحمدلله روحیه م از این نظر عالیه. یجورایی دارم طعم بچه داری رو میفهمم و حتی اگر براتون قابل باور باشه بیشتر از اوایل ازدواجم به خونه و زندگی میرسم، هر روز غذای توپ با مخلفات ، حتی دسر و... ، هر شب یه برنامه ویژه داریم با شوهرم. یه شب دیدن فیلم خاص، یه شب خوندن کتاب خاص و...
هورمون کجا بود؟! توروخدا قضاوت رو بذارید کنار.
الحمدلله من همین چند روز قبل گفتم خانم صابریان رو اونقدر بزرگ نکنیم که... اصلا حوصله ادامه دادن و دفاع کردن رو ندارم
بیخیال.
چشم گلم
جو رو متشنج نمیکنیم . این قطعا اخرین پست من داخل تاپیکه. حتی حذف کاربری هم میکنم که از رو دلتنگی هم سراغ دوستام نرم. فقط کاش مدیر تاپیک که دم از حسین بن علی میزنن از غرورشون کم میکردن و میپذیرفتن نسبت ناروا دادن به دیگران. بقیه اقناع بشن!! خدا که نمیشه!
نگران نباشید. دو سه روز به تاپیک سر نزنید بعدش بیاید قطعا روال همون روال سابقه!
بهرحال عذر تقصیر بابت متشنج کردن جو
توصیه هارو با یه سوال هم میشه به دست اورد
سرمایه اینجا جو صمیمیش بود.
عزیزم سریع جبهه میگیرینا. خودتون الحمدلله زایمان کردین و من خودم یکی از کسانی بودم ک ار خوشحالی برا موفقیت در زایمان شما اشک ریختم و پیگیر بودم. ولی قبول کنین ما الان تو حس خلا و نگرانی هستیم مخصوصا هم ک شهرستانیم و من ب خاطر رسیدن ب هدفم ان شالله قصد ب جون خریدن خیلی از مشکلات رو دارم و بیام تهران. هر چی دوستان میگن بی خیال شین تموم کنین ماه غریبستان عزیزمون تموم‌نمیکردن خب تو روحیه ماها ک دل خوش کردیم ب این تاپیک و دعای دوستان تاثیر میزاره دیگه. ی کم راحت از کنار قضایا بگزرین مخصوصا هم ک همه باردارن و شرایط سختی رو میگذرونن. اینجا هم فضای مجازیه و از خیلی از صحبتا سوئ برداشت میشه. ان شالله شماها ک ب سلامتی ب هدفتون رسیدین تو مراحل دیگه زندگیتون موفق باشین و بتونین سربازان خوبی برای امام زمان تربیت کنین. ان شالله ما هم بتونیم با سرافرازی این دوره رو ب پایان برسونیم.
سلام باران جان. خداروشکر که روبه راه و شادی. ان شاءالله که همیشه خوش باشید.
راست میگی عزیزم .
شما که تازه زایمان کردی، وقت شیردادن بچه ت، دعام کن فقط تو ادعای دین نمونم و بتونم اگه محبتی هست، تو عملمم بروزش بدم.
الان خیلی ناراحت و دلخوری، ازت همچین انتظاری ندارم.
ولی اگه زمانی گذشت و تونستی، حلال کن.
این بحث هرقدر هم که بد بود، یه فایده واسه من داشت.
اونم اینکه تو فضای مجازی که افراد شناخت درستی از هم ندارن، جای بحث سر موضوعات فکری ، سیاسی و... نیست.
چون ناخواسته برداشت ها و دلخوری هایی پیش میاد، که هیچ وقت قصدشو نداشتی.
ظاهرا دوستان زیادی از اول تاپیک سر موضوعات مختلف دلخور شدن.
از همه دوستان حلالیت می طلبم.
این مدت فکر میکردم منم مثل همه دوستان فقط اظهارنظر میکنم... اما ظاهرا اینطور نبوده و نیست.
به هرحال حلال بفرمایید...
از کجاش بگم خواهر
انگار بدنم راضی نبود سزارین بشه
هرچند که از عمل و بیمارستان راضی بودم ولی چون زود به کار خونه کردن، اقدام کردم ، سه تا هماتوم(گلوله ی دردناک زیر ناف) زیبای زیر جلدی که اشکمو در آورد نصیبم شد
دکتر گفت یا عفونته ، یا تجمع خونریزی که باید خودش جذب بشه و البته بعد از یک ماه بالاخره جذب شد.
تا یک ماهم که انگار هفته اول زایمانم بود، جونم نمیومد سرجاش.
روده هامم که نگم ، با کلی رعایت بازم بعد عمل حساسیت خودشو داشت و ... مشکل همورویید که هنوزم باهامه .
حافظه م هم بر اثر دو تا بیهوشی با فاصله ی کمتر از دوسال ، داغونه(البته اطلاعاتم در این زمینه ناقصه)
الانم انتهای رد بخیه م از تو میسوزه
اینا یه طرف ، دغدغه ذهنیم برای فرزند آوری های بعدی یه طرف ...
امیدوارم انگیزه کافی برای ویبک به بارداران محترم داده باشم
مغرور، متکبر، ریاکار، لجباز ، تند، بی ادب و...
نسبتایی بود که این مدت به من داده شد.
دوست آن آست که بگوید عیب دوست... به فال نیک میگیرم و سعی میکنم عیوبمو برطرف کنم.
نه معصوم هستم... نه یه شیعه واقعی!!!
خیلی هنر کنم، محب اهل بیت(ع) باشم.
تمام افتخارمم فقط همینه... جز این محبت هیچ چیز دیگه ای هم ندارم.
اعتقاد 100 درصدی دارم.... تو عمل صفرم.
فقط دلم به همین محبت و علاقه خوشه... که شاید این اکسیر، یه روزی کثافات وجودیمو پاک کنه.
ولی کاش وقتی از یکی ناراحت هستیم، رفتارش رو نقد میکردیم و به چالش می کشیدیم...
نه کل بنیان فکری و عقیدتی و دینی و قلبیش رو ...
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
14 ثانیه پیش
16 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
