امروز شیر آشپزخونمون مشکل پیدا کرده بود. امروز عصر یکیو آورده که تعمیرش کنه.
بعد سینکظرفشوییو باز کردن و دیده سینک پوسیده ( سینک ۲۳ سال پیش نصب شده و داره استفاده میشه) بعد اونجا آتیشی شد و هی به مامانم توهین کرد.
بعدشم که یارو رفت شروع کرده به ایراد گرفتن از آشپزخونه و حتی کتک زدن مادرم و عربده کشیدن تو آشپزخونه( پنجرهاش به کوچه است) و پرت کردن وسایل.
الان تقریبا دو ساعته کارش همینه.
حال خودمون به درک. آبرو نموند برامون بین همسایه ها.
تو رو خدا هم نگید تو این وضعیت اومدی تاپیک میزنی.
من طبقه پایین هستم و مغزم داره میترکه نمیدونم چیکار کنم.
دیگه حالم از این زندگی به هم میخوره