یهو یاد یه مراسمی افتادم.یه بنده خدایی باباش مُرده بود بعد ناراحت بود(ناراحتی عادی و خیلی معمولی) بعد عمه اش اومد گفت فلانی ناراحت نباش بابات مُرده.
بعد طرف گفت من کی باشم من نه سر پیام نه ته پیاز که بخوام کلی گریه کنم یکی دیگه مُرده تموم شده رفته.
(بنده خدا حالش خوب نبود اینجوری حرف می زد.)