بعد عمری مامان و آبجیم اینا دارن میان خونمون شعورشون نمیکشه که شاید آبجیام خجالت بکشن و ...
اونا هم شام دارن میان
شوهر نفهمم پاشده رفته شهرستان الان که به زنبوراش برسه هرچی گفتم بزار بعدا گوش نداد
گفت غروب میان بعد گوشیش رو هم نبرده
زنگ زدم به پدر شوهرم که گوشیوبده شوهرم کارش داشتم گفت چرا نیومدی گفتم مامانم اینا شام میان شما هم بیایین بخدا کلا سه بار گفتم گفتن میاییم
من چه بدونم اینهمه نفهمن میان
خونمون هم کلا سالنم بیست متر نیست که مبل هم دارم و اتاق خوابم هم تخت دارع من چطوری جا بدم 😭😭
تمام تقصیر شوهرمه که امروز رفته شهرستان
دعا کنین نیان شام 😭