سوم ابتدایی بودم، مادرم یه شکلات خوری کادو گرفته بود تا بدم به معلمم. رفتم مدرسه دیدم همه بچه ها دور مدیرمون که خیلی مهربون هست جمع شدن و دارن بهش کادو میدن، خانم مدیر هم همشون رو بوس میکنه و کادو رو میگیره. منم سریع رفتم کادویی که دستم بود رو بهش دادم، اونم من رو بوسید و هدیه رو گرفت. رفتیم داخل کلاس معلم اومد بچه ها دورش جمع شدن و بهش هدیه دادن اونم بچه ها رو می بوسید و تشکر می کرد. منم سریع رفتم از مدیرمون کادو رو پس گرفتم و آوردم دادم خانم معلمم.
زنگ تفریح برای مدیرمون دلم سوخت گفتم حتما خیلی دلش شکسته رفتم کادو رو از خانم معلمم پس گرفتم رفتم دادم به خانم مدیرم. که خانم مدیرمون خندون اومد سر کلاس هدیه رو به خانم معلم پس داد و با هم کلی خندیدن.