خونه مادرشوهرم بودیم ( عقدم خونشون بودم پیش شوهرم )
بعد قرار بود جایی برم امروز شوهرم هی با زبون بی زبونی گفت نرو من متوجه نشدم و البته وقتیم گفت نرو جون قرارشو از قبل گذاشته بودم گفتم زشته کنسل کنم
هیچی شوهرم اعصابش خرد شد همینطوری داشت از اتاق میرفت درو کوبید ...
بعد چون قبلا ی سری اختلافات داشتیم
مادرشوهرم پرسید چبشد اینا؟
گفتم هیچی.
باز شوهرم وقتی رفت اون اتاق ک مادرشوهرم بود کلی بحثشون شد و صداشون رفت بالا
بعدش آخر از جایی ک میخواستم برم موندم
شوهرمم منو گذاشت خونمون
کلیم بحث شدو گریه من و اذیت شد قلب و اعصاب اون ....
ب ذهنم رسید بهش بگم با رفیقش بریم یکی دو روز بیرون شهر از سرش بیوفته یکم حالش بهتر بشه
اینکارو بکنم میشم عروس سلیطه و کسی که میخواد پسر و از خانوادش دور کنه؟
چیکار کنم بنظرتون؟