من چی بگم که از پدرشوهرم ناراضیم از صدتا زن خاله زنک تره چند روز پیش الکی سر ی موضوع چرتی که من هیچی نگفتم و اصلا حرف نزدم و وفقط پرسیدم چیشده گفت خفه وبرو گمشو از خونش بیرونمون کرد من و شوهرمو ولی شوهر سیب زمینیم هیچی بهش نگفت و هر روز تلفنی حرف میزنن قربون صدقش میره ولی براش مهم نیست من دارم تو افسردگی میمیرم