توی ۳۵ سالگی عین بچه ها بود یا خیلی تن لش وخوشگذرون یا اونقد سر خودشو شلوغ میکرد ک ب هیچی نمیرسید مثلا دانشگاه میرف ۲۴ واحد پر برمیداش باشگاه میزف کلاس زبان میرف سرکار میزف واصلا ب هیچکدوم خوب نمیرسید بعد واسه من گریه میکرد همش التماس ک بزار بیام خوواستگاری بعو کمتر ی ماه بعد کات رف با ی زن مطلقه ک دوتت بچع داش
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه
زیاد چیزا یادش نمیموند بعد مثلا ی مغازه کوچیک با داداشش دااشتن بخودش نمیومد ک مستقل شه ی جای جدا یا مثلا بقول خودشون کلی زمین داشتن ولی تو باور میکنی توی پیکی مونده باشه یا تازه توو ۳۵ سالگی بفکر پیشرفت افتاده بود