من همسرم ازم دوره ،همشهری نیستیم
تو عقدیم
ماهی یه بار همو میبینیم در حد سه چهار روز ولی این بار زیاد مرخصی گرفته بیاد یک هفته بمونه
بهش گفته بودم دوست دارم با هم بریم مشهد
(من ارادت خاصی به مشهد دارم کلا هم سه چهار ساعت فاصلمونه با مشهد )
چیزی نگفت منم با خودم گفتم احتمالش خیلی کمه که بریم
چون این دفعه احتمالا میخواد با مامان و داداشش بیاد
خلاصه که کلا دیگه بی خیالش شدم واصن حتی بهش فکرم نمیکردم تا اینکه دیروز این پیامو بهم داد میگفت میخواستم تا وقتی اومدم هیچی بهت نگم ،اما انقد ذوق داشتم نتونستم بهت نگم 😃🤧😁😁من واقعا از این اتفاقای غیر منتظره خیلییی ذوق زده میشم
مثلا وقتایی که بابام شبش میگفت صب بعد نماز آماده باشید بریم مشهد زیارت کنیم یه روزه برگردیم 😍