خلاصه رفت دیدش و بیرون و رستوران و کافه اولش گفت اینه واونه منمگقتم بابا موقعیتش خوبه لگد به بختت نزن ( یکبار عقد کرده جدا شده) گفت باشه تا اینکه خیلی باهم صمیمی و جیک توجیک شدن و اصلا به من چیری نمیگفت از رابطه و کاراشون منم ناراحت شدم که چرا نمیگه همش خودم باید میپرسیدم چی شد؟ کجا رفتید؟ چی گفتید؟