تا اینو میگه لجمو درمیاره اگه نگه شاید یشب بخوابما ولی تا میگه انگار منو اسیر کرده انگار گلوی منو خفه میکنه بدم میاد واسم تعیین تکلیف کنه احساس بردگی میکنم مگه اون خدای منه ازش دور میشم حتی پیشش بدم میاد بخوابم بدم میاد بمن میگه چیکار کن چیکار نکن اگه بحال خودم بزاره منو راحت ترم و بیشتر طبق روالی ک میخواد راه میرم . اینم بگم شش هفت سال اول زندگی یشبم نمیخوابیدم ولی هر روزمون دعوا بود همچین اخلاق خوبی نداشت ک بگم اره باشه اینم گوش گنم والا برادر شوهرم زنش سه شب در هفته خونا باباشه شوهرشم نمیره راحت مشکلی ام ندارن اعصابمو خورد میکنه تا حرف میزنه
خب چرا دو شب میری خونه پدرت؟ جاری ات خیلی عجیبه چه خبره سه شب
خیلی عجیبه کلا.تقریبا اولین باره میشنوم کسی بعد ازدواج چند شب در هفته خونه پدرشه
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 
ولی میگن درست نیست زن و شوهر جتی یه شب دور از هم بخوابن
با اینکه دو شب هم همسرت تنهات بذاره بره شب خونه پدرش بخوابه اوکی هستی؟
کاری به جاریت و بقیه نداشته باش چیکار میکنن
راه و رسم زندگی خودت رو داشته باش
چرا میرید خونه پدرتون میخوابید؟
خوب ازدواج کردی باید سر زندگی خودت باشی من بوده ۲ ماهم نرفتم این چیزا مهم نیست ب جاری و بقیه اطرافیانتم نگاه نکن سرت ب زندگیت گرم کن
خب چرا باید دو شب در هفته بخوابی خونه بابات وقتی نزدیکی و کل روزو اونجایی
تا وقتی بزرگ نشدین و نخواستین زندگی مستقل داشته باشین ازدواج نکنین
پس براچی شوهرکردی زندگی مشترک همینه دیگه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
30 ثانیه پیش
36 ثانیه پیش
37 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
