ولی کاش موهاشم میکشیدم
بیشعور عوضی مثل ملکه ها میشینه
پدرم دراومد اینقد ظرف شستم ..خواهرشوهرم خسته بود واقعا ..بیشعور یه تکون به خودش نداد
منم به بهونه ی برداشتن چیزی رفتم محکم زدم توی پاش..
نمیدونم این چه سیاست مزخرفیه مادرشوهر و ...بقیه دارن چوب کرده توی آستینشون اینقد تحویلش میگیرن تازه به دوران رسیده رو