فامیلای شوهرم از وقتی بچم دنیا امده دهنمو صاف کردن هروز هروز زنگ میزنن خونه این بیاییم حامله بودنی یکی زنگ نمیزد ببینه مردم یا زنده ب بهانه بچه پامیشن میان بیچارم کردن شرایط رفتن ندارم ب خونشون چون بچم بد قلقه و هیچجا غیر خونمون واینمیسه حداقل اونا که میان منم برم شرایط پیچوندم ندارم چون شهر غریبم و کسیو ندارم شوهرمم سرکاره و همه میدونن دائم خونه ایم ب عمه شوهرم مستقیم گفتم دوستدارم تا یسالگی بچم با همه قطع رابطه کنم چون ن میرم وقتیم مهمون میاد نمیتونم از پسش بربیام از ساعت ۹ پسرمو شوهرم خوابیدن من کلی ظرفو لباس شستم تا الانکه امدم یکم استراحت کنم میبینم پیام دادن فردا عصر میاییم خونتون
نمیتونی بری خونه مامانت؟
وااای چ ضدحالی
ایشالله پسرت سلامت باشه
عیب نداره
بگو انفولانزا گرفتم
بگو مریضیم سرماخوردگی سخت گرفتیم نمیتونم مهمونداری کنم ایشالله دفعه بعد
وای ول کن تورو خدا حوصله داری.هم خودت هم بچه روانی میشی.بچه داری کم دردسر داری مهمون هم راه میدی؟زنگ زدن یک کلام بگو خونه ایم ولی نمیتونم ازتون پذیرایی کنم باشه برای وقت دیگه ای خودم دعوت میکنم.تموم شد و رفت.
بیچاره میشی انقد بچتو مریض کنن.بعدم بچه زیر یکسال نباید دورش شلوغ باشه
اومدن تحویل نگیر زیاد غذا خوب درست نکن یا کم درست کن مثلا بگو بچه نمیزاره
حالا سخت نگیر نمیتونی یه کمکی بیاری فردا کنارت باشه؟
همین الان پیام بده بگو فردا برام مقدور نیست
انشالله بعدا بهتون خبر میدم تشریف بیارید
اومدن هم درو باز نکن گوشیتم سایلنت کن
حالا واقعا چرا باید هر روز پاشن بیان بالای سر زائو و بچه نوزاد؟
درکت میکنم
یه عمر تو خونه ی پدری همین بساط و داشتیم
الانم که ازدواج کردم پدر شوهر مادر شوهرم مرتب میان
دریغ از یه تعارف
دیگه کارم از زائو بودن گذشته ۴ ماهشه بچم ولی واقعا اذیتم کارای خونه بچه داری بیخوابی الان ی نگاه کردن تو اینه شده حسرت واسم واقعا دوستدارم گاها وقتایی که بچم خوابه واسه خودم وقت بزارم حالا امدن مهمون و رفتنش هیچ دردسرای بعدش بیشتره بچم بد خواب میشه پوستمو میکنه خونه زندگیمون بهم میریزه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
