یعنی یه آدمی بودم فعال ، هیچکس جلودارم نبود
صبحا زود بیدار میشدم ، ورزش میکردم، قهومو میخوردم ، دوش میگرفتم تازه میشد هشت ، یکم کتاب میخوندم ، بعد آماده میشدم میرفتم یوگا
غیر اینا زبان میخوندم دانشگاه ، تابلو های نقاشی میکشیدم ، گیتار میزدم میخوندم
الان بچه دار شدم ، یه دسشویی نمیتونم برم
قشنگ دهنم سرویس شده ، دوستش دارم، عاشقشم خداروشکر ، ولی غیر لین بچه هیچکس نمیتونست منو اینطوری بشونه سر جام، که الان حالم بده سرما خوردم صدام در نمیاد. لالایی بگم ، این بچم جییییغ داره میزنه ، چیزیش نیستا ، فقط موقع خواب اینجوری میکنه ، و انقدرم خوابش میاد از بس چشم و صورتشو مالید سرخ شده همه جاش و نق میزنه ، اما نمیخوابه 🤦🏻♀️ من فقط با جغجغش دارم میزنم سر خودم ، از بس خستم ، روانی شدم