انتظار داره هرچی میگه بگم چشم هرکار میکنه بگم چشم
تازه ما با خواهر شوهرم قهریم
انقد دخالت میکنه ک یک روز دخترش خونش بوده گفته مامان ولش کن چقدر پیله میشی بهش زندگیش جداست چرا اینجوری میکنی
همین امشب از هم راه اومدیم داریم میریم تو خونمون
پیله ک بیا پایین پدر شوهرت از دکتر اومده منم خستههه بیرون کلی کار دارشتم گفتم شب بچه ها بخوابن میام بهتون سر میزنم الان کلی کار دارم
بعد باز کلی حرف و تیکه و ....
منم بهش گفتم دارین بد میکنین خیلی دارین بد میکنین چه خبره دیگه یکم ملاحظه کن مادرجان من ک هر روز میام بهتون سر میزنم الآنم نگفتم ک نمیام کارا انجام بشه یکم خستگیمو بگیرم پرانرژی میام
وای مغزم داره می ترکه دیگ بخدا
هرچقدر لطف محبت انگار بدتر و متوقع تر میشن