من با شوهرم مشکل دارم چون برادرش خیلیییی تو زندگیمون دخالت میکنه و شوهرم اصلا قبول نمیکنه
مشاور میگه سکوت کن و با سیاست رفتار کن
اما از درون دارم میترکم
از عصر شوهرم داره بهم میگه فلان ماشین خوبه؟ میگم نه همین که ما داریم خوبه
الان پاشده با داداشش رفته نمایشگاه به من گفت که دارم میرم واسه پسر داییم ماشین ببینیم
بهش گفتم من ماشین رو عوض نمیکنم همین خوبه، بهم میگه چرا هر ماشینی رو که بهت پیشنهاد میدم میگه خوب نیست
ما این ماشین رو تازه خریدیم و کلی خرجش کردیم
نمیدونم چه اصراری داره ماشین رو عوض کنیم مدل پایین تر بخریم که پول بیاد تو دستش
چکار کنم؟ دیگه از بحث و دعوا خسته شدم
من میگم نه ، پشت سر من میره نمایشگاه
اصلا حرف من واسش مهم نیست ، تو تمام مسائلی که برادرش هست من هیچ کاره م
برادرشم ۱۰ سال از ما کوچکتره ، دیگه خسته شدم بخدا
۵ ماهه ازدواج کردم ، به اندازه ۵ سال دعوا کردم و حرص خوردم