شمام خواهرای من دلم میخواد یکم درد دل کنم این خواستگارم شهرستانیه اخلاقشم معمولیه منطقی به نظر میاد خیلی اهل کار و تلاشه شش هفت سال ازم بزرگتره من ۳۰ ام ولی یجوری ام انگار زبونمو بستن نمیخوام بله بگم زندگی خیلی سختی داشتم فقر زیاد و...بی توجهی و بداخلاقی وبیخیالی پدر و...تازه کارمند شرکت شدم ۷ تومنم حقوقمه دوسالیه به آرامش و ثبات تو زندگی رسیدم قبل اون واقعا دربه در مشکلات زیاد بودم الانم نمیدونم با این اقا ازدواج کنم یا نه امکان اشنایی بیشترم ندارم پدرم خیلی سختگیر و غیرتیه از اونایی که تو یه روز میگه یا بله رو بگو یا نه رو از آینده هم خیلی میترسم از اینکه یه روزی پشیمون بشم و اون موقع دیگه خواستگاری نباشه
واااا . قایمکی باهاش آشنا شو
شرایط مالی و خونوادگی و... چطوره؟
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!
من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 
تا باهاش آشنا نشدی ازدواج نکن
نمونه اش تو پربازدیدا هست
دختر عموی منم بدون آشنایی دوبار ازدواج کرد و جدا شد
خوب از این آقا هیچی نگفتی که
برو مشاوره تست میگیرن میگن به در همدیگه می خورید یا نه
از شغل و کارو تحصیلات خانواده نگفتی
میری سر کار مرخصی ساعتی بگیر ، باهاش برو بیرون بیشتر آشنا بشو ، به بابات نگید اما مامانت در جریان باشه
از من بهتون نصیحت حتما پیش مشاور برید
تست های روانشناسی انجام بدید
هم با خودش هم با خانواده اش قبل عقد زیاد در ارتباط باشید
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
