من عروس اولم وبرادرشوهرم مجرد باشوهرم ۵ سال تفاوت سنی دارن
خیلی مادرشوهر وخواهرشوهرم عقده این وکلا ازاول اذیتم کردن حتی ازعقد منم ترجیح دادم ازشون فاصله بگیرم اینم بگم پدرشوهرم آدم خوبیه وبدنیس اخلاقش ولی بقیه ن
خونمون الان خیلی نزدیک هم وروبرو هم وحاشیه واطراف خالیه الان که باردارم به خاطر آرامشم سعی میکنم رابطه نداشته باشم و یبار صداش شنیدم که داشت نفرینم میکرد مادرشوهرم رفتم بهش گفتم چیکار من داری ودیگه باهاش حرف نزدم الان میخوام یه مسیری انتخاب کنم برای زندگیم که خودم وشوهری آرامش داشته باشیم چیکارکنم ؟؟؟