حسرت اونایی رو میخورم که مادراشون بچشون رو نگهداری میکنه، تر و خشک میکنه، حموم میبره.
ولی من چی!!!!!
یه مادر پیر و مریض که از پس خودش به زور برمیاد.
یکساله دارم با بچم سر و کله میزنم و این شرایط سخت رو تنهایی پشت سر میزارم، نمیدونید چقد سخته 😥😥😥
صبر و تحملم داره تموم میشه☹
میخوام اشپزی کنم میاد میچسبه به من، میخوام ظرف بشورم میاد میچسبه به من ، دراز بکشم میاد موهامو میکشه، تو روروئک هم بزارمش جیغ میکشه و ضجه میزنه😑😑😑
میخواد همه چی رو تعطیل کنم و فقط با اون بازی کنم😶