2752
2734

سلام عزیزان 

جمعه عروسی دختر عموهمسرم بود مادر داماد به قدری مغرور و بی‌ادب و نفهمه ‌که همه ازش گلایه دارن تو کل مراسمات فامیلای عروس رو که ماهاباشیم اصلاادم حساب نمی‌کرد زن بی ادب😒😒😒😒فک کن کل آدمای خودشو اسکورت میکرد به رختکن از رختکن به صندلی ماهم بوق بودیم تا اینکه دیروز پاتختی دعوتمون کرد

ماهم رفتیم همین که رسیدیم اصلا یه خوش آمدگویی خشک و خالی هم نکرده به کنار. .....همه نشسته بودن من و یکی از عروسی دیگه بچه به بغل موندیم سر پا حدودا یک ربع بیست دقیقه.......

من خیلی بابایی بودم لوس و دردونه بابام بود وای لعنت به این دنیا لعنت به این زندگی که بدون بابام باید ادامه پیداکنم ای خدا بابام به چه آسونی پرکشیدورفت همه میگن خیلی خوش سعادت بوده ولی من میگن کاش مریض بود زمین گیر بود ولی بود خودم کنیزیشو میکرد به جون خودش که عزیزتر از اون کسی نیست برام با زبونم تروخشکش میکرد ولی صد حیف که رفت و تنهامون گذاشت ددلیم من بدون تو بلد نیستم زندگی کنم🖤🖤🖤😭😭😭😔😔😔😔😔😔😔😢😢😢😢😭😭😭

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷

بعده بیست دقیقه خدمتکار دوتاصندلی آوردم بشینیم تو این بیست دقیقه هم اصلا مادرشوهرم خودمون به روشون نیاوردن که عروسامون چرا موندیم سرپا داشتن میوه میلنبیدن

میزبان هم که مادر داماد بود هیچ نگاه به ما نکرد

منم از روی ساعت ۱۰ دقیقه نشستم به اون‌یکی عروس گفتم من میرم

من خیلی بابایی بودم لوس و دردونه بابام بود وای لعنت به این دنیا لعنت به این زندگی که بدون بابام باید ادامه پیداکنم ای خدا بابام به چه آسونی پرکشیدورفت همه میگن خیلی خوش سعادت بوده ولی من میگن کاش مریض بود زمین گیر بود ولی بود خودم کنیزیشو میکرد به جون خودش که عزیزتر از اون کسی نیست برام با زبونم تروخشکش میکرد ولی صد حیف که رفت و تنهامون گذاشت ددلیم من بدون تو بلد نیستم زندگی کنم🖤🖤🖤😭😭😭😔😔😔😔😔😔😔😢😢😢😢😭😭😭
2731

مادر عروس باید هواسش میبود بهتون

🚶‍♀️اگر بخوام وضعیت و حالِ روحیِ الانم و توصیف کنم باید بگم: دریا طوفانی ؛ قایقم سوراخه ؛ پاروم شکسته ؛ خودمم خسته ام ؛ خیلی خستم ؛ خیلی خیلی خستم ؛ از کوسه هم میترسم ؛ اما ادامه میدم ..

پاشدم از مادر عروس خدافظی کنم بهش گفتپ زنعمو واقعا خانم فلانی شرمندم کرد بابت استقبالش خانومه دید داریک میریم اومد گفت وا کجا له این زودی منم گفتم مرسی خیلی خودگذشت

رسیدم  خونه زنعمو بیچاره زنگ زد کلی معذرت خواهی که ببخشید اون آدم نیس منم گفتم پس چرا فقط برا ما آدم نییس ما مهمون خونه اونا بودیم به همسرم گفتم گفت خوب کاری کردی نموندی این وسط بقیه میگن نه تو کارت زشت بود وسط مجلس رفتی منم گفتم شماهاعزت نفس ندارین موندین تقصیر من نیس

من خیلی بابایی بودم لوس و دردونه بابام بود وای لعنت به این دنیا لعنت به این زندگی که بدون بابام باید ادامه پیداکنم ای خدا بابام به چه آسونی پرکشیدورفت همه میگن خیلی خوش سعادت بوده ولی من میگن کاش مریض بود زمین گیر بود ولی بود خودم کنیزیشو میکرد به جون خودش که عزیزتر از اون کسی نیست برام با زبونم تروخشکش میکرد ولی صد حیف که رفت و تنهامون گذاشت ددلیم من بدون تو بلد نیستم زندگی کنم🖤🖤🖤😭😭😭😔😔😔😔😔😔😔😢😢😢😢😭😭😭

یعنی تو اپن مهمونی کسی نبود ببینه بچه به بغل سرپا موندی؟

معمولا میزبانان چون سرشون شلوغه ناهماهنکی به وجود میاد ما اینجور موقع ها خود مهمونها بلند میشن جاشونو میدن به کسیکه بچه داره یا مسنه یا بارداره 

اما میزبان مادرشوهر نیست میزبان از طرف شما زنعموی شوهرت که مادر عروس باشه بود 

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
2756
داغ ترین های تاپیک های امروز