2752
2739
دهنش سرویس حالا دختررو دادن بهش یانه

اره دیگه ۱۳ سالشه عروس

ولنتاین بود.پسره با رلش قرار میزاره تو خیابون همدیگرو ببینن،وقتی دختره میا پسره به رلش یه عروسک کادو میده .دختره ناراحت میشه پرتش میکنه وسط خیابون.انتطار داشت براش حلقه گرفته باشه.پسره با عجله میره عروسک رو بیاره که ماشین میزنه بهش و میمیره.سر خاکش دختره گریه میکرد همزمان که گریه میکرد عروسک تو دستش رو فشار میده میبنه صدا میده پارش میکنه و میبنیه یه حلقه داخلشه و اونجاس که میگن گاهی وقتا خیلی زود دیر میشه🚶‍♂️🖤


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

شوهر من ۱۸سالش بود باور کن تا بزرگش کردم پیر شدم از بزرگ کردن یه نوزاد سخت تره چون هنوز هیچی از زندگ ...

البته الان مردی شده برای خودش

لطفا برای سلامتی مامان و بابام و داداشام یه صلوات بفرستین❤💋برای دوقلواهامم و پسرم هم دعا کنید😍خودم دیدم که دعای نی نی سایتا میگیره❤💋
2731
چقدر من شمارو دوست دارم🙂😘

از بس خودتون گلید

 بله  پروفایل خودمم        اسم کاربری من اسم یه تناقض هست که اسمش رو از فیلسوف فرانسوی آقای ژان بوریدان گرفته.به موقعیتی میگن که فرد بین دو انتخاب عقلانی یا عقلایی گیر میکنه و غالبا انقده بین انتخاب ها تعلل میکنه که هر دو فرصت از دست میره . همه ما توی زندگی بارها توی این موقعیت بوده ایم و تجربه اش کرده ایم. 
دختره چندسالش بود؟؟ الان ازدواج کردن؟

۱۲ سال نه یه سال دیگه ازدواج میکنه

ولنتاین بود.پسره با رلش قرار میزاره تو خیابون همدیگرو ببینن،وقتی دختره میا پسره به رلش یه عروسک کادو میده .دختره ناراحت میشه پرتش میکنه وسط خیابون.انتطار داشت براش حلقه گرفته باشه.پسره با عجله میره عروسک رو بیاره که ماشین میزنه بهش و میمیره.سر خاکش دختره گریه میکرد همزمان که گریه میکرد عروسک تو دستش رو فشار میده میبنه صدا میده پارش میکنه و میبنیه یه حلقه داخلشه و اونجاس که میگن گاهی وقتا خیلی زود دیر میشه🚶‍♂️🖤
روز خواستگاریش رفته بود بالای پاسیون توپ بازی میکرد😂😂😂

اون عکسی که گذاشتی واقعی بود یا از گوگل گرفتی؟😐👀

 دنیاهمه‌هیچ...                    واهل‌دنیاهمه‌هیچ ...         ای‌هیچ... برای‌هیچ... برهیچ‌مپیچ...       دانی‌که‌ازآدمی،چه‌ماندپس‌مرگ؟... عشق‌است‌ومحبت‌است‌وباقی‌همه‌هیچ...♡
الان عقدن

ار

ولنتاین بود.پسره با رلش قرار میزاره تو خیابون همدیگرو ببینن،وقتی دختره میا پسره به رلش یه عروسک کادو میده .دختره ناراحت میشه پرتش میکنه وسط خیابون.انتطار داشت براش حلقه گرفته باشه.پسره با عجله میره عروسک رو بیاره که ماشین میزنه بهش و میمیره.سر خاکش دختره گریه میکرد همزمان که گریه میکرد عروسک تو دستش رو فشار میده میبنه صدا میده پارش میکنه و میبنیه یه حلقه داخلشه و اونجاس که میگن گاهی وقتا خیلی زود دیر میشه🚶‍♂️🖤
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز