2752
2734
عنوان

حالم به شدت بده خیانت دیدم

278 بازدید | 29 پست

میدونین من بچه اخر خانوادم بیست و هشت سالمه  دوتا خواهر بزرگتر و یه برادر دارم و کلی سختی کشیدم تا بتونم روی پای خودم وایسم ،ولی به شدت عاشق پدر و مادرمم به شدت نمی‌دونم چطور بگم به حدی که حتی وقتی کنارشونم دلتنگ میشم....پدرم اینقدر مهربونه که هر روز وقتی از سرکار میاد برای اینکه مادرم اذیت نشه خودش ناهار میپزه، توی جمع کردن کمک می‌کنه و... و من یک سال پیش فهمیدم مادرم داره بهش خیانت می‌کنه در حدی که حضوری هم همو دیدن، من عاشق زندگیمون بودم همه اش ترس داشتم که یه وقت همه چیز از هم بپاشد هی تحمل کردم تا این چند وقت پیش که مادرم خیلی رفتار تندی پیدا کرده بود برای همین بهش گفتم که میدونم و لطفاً تمومش کن و من واقعا ناراحت شدم از کارات و افسردم الان نمی‌دونم چی شده ولی داغونم درسته که سعی کردم از باتلاق نجاتش بدم ولی الان خودم دارم دیوونه میشم هرشب کارم گریه است دلم میخواد برم بغلش قربونم بره باهاش حرف بزنم ولی اون حتی نگاهم نمیکنه...حالم بده حتی الان موندم دارم چیکار میکنم فقط خواستم خالی شم اون اگه دوستم داشت هیچ وقت به خاطر منم که شده دست به خیانت نمیرد و رهام نمی‌کرد من اشتباهی کردم ؟ کاش نمیگفتم بهش کاش هیچ وقت از دستش نمی‌دادم الان فکر میکنم که برای همیشه از دستش دادم داغونم چیکار کنم....

ایشون تو این سن و سال خجالت نکشیده خیانت کرده حالا که به روش زدین شما رو ترد  کرده 

واقعا ایشون الان باید مشغول نوه داری باشن 

خودت ناراحت نکن ارزشش نداره بخوای حتی بغلش کنی

من از یاران عشق مینویسم ن از شبنم ن از گل من ازآن پرستوی عشق مینویسم آری از پدر مینویسم  که با نگاهش جاده عشق را نشانم میدهد و مرا در آینه زندگی تشویق به زنده ماندن و زندگی کردن میکندپدرم ای شهد آرزوهایم ای کوه استوار تو را تا ابدیت دوست میدارم سر مشق زندگییم را از تو از دستان پینه بسته ات  ازآن نگاه خسته ات  و از قد خمیده ات خواهم آموخت و خوب زندگی کردن را از کتاب زندگیت


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2731

فقط از این رفتارش یک درس بگیر

دیدی پدرت حتی به جاش اشپزی میکرد؟ به هرکسی محل بدی و بزاریش رو سرت آخر خودشو گم میکنه بقول معروف تو دوره ای زندگی میکنیم که قاتل ها از نحوه جان دادن مقتول ناراضی ان

یبار یه جا گفتم تو رابطه ی زن و شوهری پدر و مادر دخالت نکن بهم حمله کردن خب یکی از نتایجش میشه این ...

شاید باورت نشه ولی تو زندگیم یکبار بر خلاف خواسته اشون کلی نکردم یا حتی بلند باهاشون صحبت نکردم ....بهش گفتم چون میترسیدم یه روز بیام خونه بزنم نیست و رفته..

ایشون تو این سن و سال خجالت نکشیده خیانت کرده حالا که به روش زدین شما رو ترد  کرده  واقعا ...

میدونم اشتباه کرده برای ظلمی که داشت به همه میشد بهش گفتم ولی عاشقشم چیکار کنم الان فقط دلم میخواد برگردم عقب و سکوت کنم 

شاید باورت نشه ولی تو زندگیم یکبار بر خلاف خواسته اشون کلی نکردم یا حتی بلند باهاشون صحبت نکردم .... ...

شما دلیلت درست یا غلط این بوده 

ولی بیا از دیدگاه مادرت نگاه کن ببین ایا اونم همین برداشتو از رفتارت داشته؟


قابل درکه که چه فشار روحی روانی روت هست،  ولی سعی کن با مامانت بیشتر حرف بزنی ، سرزنشش نکن ،از ...

به خدا یه ذره هم سرزنشش نکردم بهش گفتم چقدر عاشقشم و چرا اینکارو کرده فقط همین...ولی الان اینقدر حالم بده که قلبم درد می‌کنه نمی‌دونم چیکار کنم 

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   مرواریدآبییی  |  10 ساعت پیش
توسط   77namnamak  |  11 ساعت پیش