بچه اش رو کلا می داد مامانش
کار خونه
یا آشپزی نمی کرد اصلا
همش بیرون
حتی سراغ هیچ فعالیت اجتماعی
یا هنرآموزی
یا ورزشی نمی رفت اصلاً
و فقط پول خرج می کرد
و حتی می گفت که محبتش به شوهرش وابسته به همین پول هستش
من خیییییییییییییییییییییلی در تعجب بودم از سبک زندگیش و برام باورناپذیر بود
اصلاً صحبت حسادت یا غبطه خوردن اینا نه ها،اصلاً
چیز عجیبی نیست که کسی شرایط مالی مناسبی داشته باشه و....
این حجم بی مسولیتی و بی هدفی برام عجیب بود
چون واقعاً آدمو افسرده می کنه
و برام سوال بود خودش چطور دیوونه نمیشه همش بیکار خونه است و بی هدف
و همسرش چطور هیچی نمیگه؟