خسته تر از اونیم که میخوام حرف بزنم
هرکی میبینی یه جوری درد وگرفتاری داره
یکی بی اعتمادی
یکی خیانت
یکی عشق طرفه
یکی بیماری داره
یکی همه چی داره ولی همسرش بهش توجه نمیکنه
یکی با همسرش زندگی میکنه ولی مثل خواهر برادرن
یکی بیکاره
یکی دخالت بیجا میکنه
یکی بچه نداره
یکی خسته از دست بچه هاش که حرف گوش نمیدن
یکی شب بیداری میکشه روزا رو میخوابه
ویکی خیلی تلاش میکنه ولی باز یکی دیگه حقش میخوره
یکی ازدوستش ضربه خورده
یکی دوستش له میکنه تا به خواسته هاش برسه
وبعضیا قدر همدیگه رو نمیدونن
و...
خودتون هم بگین