هر جور فکر میکنم باید جدا شم ولی پای رفتن ندارم :) کل وجودم درد میکنه ، خیلی دوسش دارم ولی اشتباهه
بشدت محدودم کرده ، نمیزاره با هیچکس ارتباط بگیرم و همش حس میکنه بقیه میخوان بهش دعا بدن😐 با اینکه عقد هستیم نمیزاره خونه بابام زیاد برم ( شاید براتون عجیب باشه) درسم رو مجبورم کرد بزارم کنار ...
از نظر رفتاری خیلی بهم علاقه نشون میده و وضع مالیش خیلی خوبه ولی من دارم نابود میشم بخاطر رفتارهای دیگش
من ۱۶ سالمه و اون ۳۴ ( میدونم اختلاف سنی زیاده 🙂 فکر کردم خوشبخت میشم :))
لطفا بهم بگین چیکار کنم ، خیلی سختمه جدا شدن