۲۴ساله امه شوهرم ۳۸
پنج سال ازدواج کردم یه دختر پنج ماه دارم
شوهرم بیکاره اعتیاد به مشروب داره
خون نداریم تو خون جاریم زندگی میکنم طلاهام فروختم ماشین خریدیم که باهاش کار کنه افتاده خونه
ابن چند سال شاید سرهم ده بار رفته سرکار اونم یک ماه کامل نه
اشتباهم بچه دار شدنم بود
الان چکار کنم
فکر میکنم اگر طلاق بگیرم پشیمون میشم
چون خونه مادرم اتاقا کمه میگم شاید چیزی بهم بگن ناراحت بشم
میخوام بچمم پیش خودم باشه نمیذمش
ناراحت نمیشم راهنمایی ام کنید