پسر خاله عوضیش اینو میبرد عیش و نوش نزدیک صبح میومد خونه۴صبح مست پاتی .قهر کردم یشب امد دید نیستم رفته بودم قهر گفتم تو انتخابتو کردی برو پیش پسر خالت اونم گف ببخشو دیگ دور پسر خالم نمیرم اینا.چندماه ارتباط نمیدونم نداشتن یا قایمکی میزنگیدن نمدونم اما دیگ نمیرف عیش نوش.الان چنروزه باز هی میزنگه پسر خالش منم گفتم مگ شما کات نبودید شوهرم میگ اون فلانچیزو بهونه کرد ز زد الکی میگه چون میدونم اینم میزنگه گاهی .حالا چکار کنم چی بگم ب شوهرم
به پسرخاله زنگ بزن بگو پاتو از زندگی مون بکش بیرون
شوهرت دسته گل خر زهره نیست که اختیاری از خودش نداشته باشه یکی ببره بیاره خودش باید شعور داشته باشه نره که نداره
اگه نمیره عرق خوری اشکال نداره گاهی زنگ زدن
کنترل بیش از حد باعث مخفی کاری میشه
عنتر
براش خط و نشون بکش
برو آبروی پسرخالش رو ببر و بشورش. حالش جا میاد
ب نظرم بیشتر باید شوهرتو ادب کنی
همش تقصیر مادرشوهرته
بگو من برای همیشه اتمام حجت میکنم بات با اون رفتی بیرون برگردی دیگه منو تو این خونه نمیبینی . با جدیت کامل بگو
امان از این دوستا و فامیل ناباب به مادر همسرتون بگید اگه ادامه دار میشه!
نامزدی هم همینجوری بود؟ کارت سخته
شوهرت رفیق بازه
پسرخالش نیاد یکی دیگه رو پیدا میکنه
ادم رفیق باز همینه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
28 ثانیه پیش
29 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
