2733
2739
عنوان

امروز یه مردی اومد تو حیاطمون😳

330 بازدید | 12 پست

عصری خواستیم بریم خونه مادر شوهرم خونمون طبقه بالاست و زیرش پارکینگه یهو دیدم یه کبوتر از این قشنگا روی کولره

شوهرم گفت کبوتر خوب نیست تو خونه کفتر باز رو میاره خونمون

ولی ولش کردیم رفتیم

یهو اخر شب ینی ساعت ۱۱ اومدیم دیدیم یه بچه حدود ۹ سالع دم در خونمونه و یه مردی تو خونمون شوهرم عصبی شد و درو باز کرد مرده کفترش تو دستش بود

گفت ببخشید هرچی در زدم درو باز نکردین از عصر

شوهرم اروم چن تا حرف بش زد و مرده معذرت خواهی کرد

من همش نگران بودم جلوی بچش حرفی بهش نزنه

دلم برای مرده سوختتت چرا اینجورم منننن😑😑😑تو فکرش بودم گفتم گناه داره شوهرم بش گفت بیخود کردی اومدی تو خونه من

چقدر مردم عجیب شدنن🫤

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷



کفتر بازا کفتراشون حکم ناموسشونو داره😁

تراپیستم عجیبترین جمله ی ممکن رو بهم گفت :"《 میدونی چرا تغییر سخته؟چون ادمی رنج آشنا رو به خوشی ناآشنا ترجیح میده.از دایره ی امنت بیرون بیا 》 سقوطی مبهم در میان اقیانوس طوفانی مغز💥                               بنگر به چرخ زمانه که چه کمرشکن است  مناز به رنگ لباست که اخرش  کفن است 💥خدا یا شش دونگ امیدم فقط به خودته💥میدونم آخر قصه تلخ این روزام شیرینه..یه حسی ته دلم داره میگه تو کمکم میکنی میدونم .ایمان دارم بهت...تو از اعماق دلم خبر داری.خداجونم شکرت برای تمام داشته ها...✌️✌️
2731

چقدر ترسیدم تصور کردم الان تنهام😥😥😥

 اینجا ایران است رو برای تحقیر به کار نبرید💔هیچ چیز خطرناکتر از این نیست که جامعه‌ای بسازیم که در آن بیشتر مردم حس کنند که هیچ سهمی در آن ندارند. مردمی که حس می‌کنند سهمی در جامعه دارند از آن جامعه محافظت می‌کنند، ولی اگر چنین احساسی نداشته باشند، ناخودآگاه می‌خواهند که آن جامعه را نابود کنند.- مارتین لوترکینگ
چرا زنگ نزدین ۱۱۰؟

گفت ما. همسایه ایم و هرچی گفت خونمون چن تا بالاتره و ببخشید و..... شوهرم ولش کرد رفت

موتورش بالاتر بود دیگه نمیدونم راست میگفت یا دروغ

ولی کفتر بازا همینن حتی میرن رو پوشت بوم بقیه برای کفتراشون

2740

همسرت حق داره 

حق نداشته بیاد تو حیاط خونتون 


بنده خودم یه عادتی دارم ،خدمتتون عرض می کنم :                  کتاب که می خوندم  برخی اوقات که به مطلب  جالبی که    می رسیدم کتاب رو ول می کردم. درست مثل کسی که دستش سوخته، هیچ یادم نمیره یکی دو سه ماهی با یه عده ای  از دوستان  بحثی داشتیم درباره‌ی که  در  جهان  و در طبیعت عدل هست یا نیست ؟ چون برخی این باور را دارند که از این دست بدی از اون دست می‌گیری و... وارد بحثش نمی خوام بشم،بنده هر چی نگاه می کردم اینو نمی دیدم.در یک کتابی که برای من مهم  بود یه جمله  دیدم : طبیعت  به قانون  ظلم حرکت  می‌کند من  این کتاب رو ول کردم و بعد که دنبالش  رفتم دیدم بله   دو سوم حیوانات  برای  یک روز زندگی باید یه حیوان دیگه  رو بکشن .و در دنیایی  که دو سوم موجودات برای یک روز زندگی  باید یه حیوان  دیگه بمیره صحبت  از عدل   معلومه  نفهمیدن  جهانه.         بنابراین  طبیعت  قانونش قانون ظلمه. تنها انسان که می‌تونه  عادلانه  عمل کنه و باید عادلانه  عمل کنه  و این تنها صفت و  امتیاز  من و شماست  به خاطر آزادی که داریم.   ولی اگه در بند طبیعت  بمونیم ما هم به همون اندازه  ظالمیم که بقیه موجودات  به دلیل اجبارشون ظالم هستن .🤍🌱دکتر هلاکویی 
خیلی بد بود یه لحظه تپش قبل گرفتم گفتم شاید اومدن دزدی

والا حق داری من باشم با کوچیکترین صدایی فکر میکنم یکی تو خونه ست

خدا لعنتش کنه مرتیکهکفتر بازو

 اینجا ایران است رو برای تحقیر به کار نبرید💔هیچ چیز خطرناکتر از این نیست که جامعه‌ای بسازیم که در آن بیشتر مردم حس کنند که هیچ سهمی در آن ندارند. مردمی که حس می‌کنند سهمی در جامعه دارند از آن جامعه محافظت می‌کنند، ولی اگر چنین احساسی نداشته باشند، ناخودآگاه می‌خواهند که آن جامعه را نابود کنند.- مارتین لوترکینگ
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687