اولش دنبالچه م افتاد خیلی وضعم بدبود چار دستوپا میرفتم دسشویی
دراون حد بدبود حالم
داداشم بغلم میکرد میبرد منو مثلا دکتر،رفتیم شکسته بندی دنبالچه مو برداشت خوب شدم اومدیم خونه،شبش ی جوری تب کردم داشتم جون میدادم واییییی خدا اون روزارو نیاره
صبح از خواب پاشدم دیدم یاخدا اونجا لاباسنم ی چیزی ترکیده دگ مگ عفونتش قط میشد هرروز ۳تا پنی سیلین میردیم تا۷روز
تا یکم چرکش بره اماده شم برا عمل.....واقعا بد بود🥲🖐️