2752
2734

مثلا از کودکیم و از اول غصه بگم که من ۴ سالم بود مادرم  باردار شد و دیگه خیلی مثل قبل حواسش به من نبود و من شب ادراری گرفتم و در حالیکه میشد با یه دارو خوردن شب ادراریم خوب بشه ولی فقط سرزنش شنیدم و بعد خواهرم به دنیا اومد و من رفتم یه گوشه برای خودم همینطوری بزرگ شدم فقط غذا و پوشاک و وسایل مدرسمو و پول خوراکی زنگ تفریحمو تامین میکردن و هیچ توجه و محبت عاطفی برای من نبود و  همه ی وقت و توجه و محبت مادرم برای یه بچه دیگه بود و مادرم سرکار هم میرفت خسته میومد خونه و بابایی که خونه نبود و برای خواب و غذا خونه میومد و کلی آسیب خوردم و این هنوز اول غصه زندگیم هستش.

خواهشا شماهایی که میخونید این بلاها رو سر بچه هاتون نیارید یا بچه بعدی نیارید یا یه کاری کنید بچه قبلی در حقش این همه ظلم نشه

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷

2731

عزیزززم

ولی همه ی مشکلاتی دارن

منم مامانم خیلییییییی بین منو داداشم فرق میزاره

طوری ک انگار من بچه خودش نیستم و اون بچشه

تصمیم گرفتم هدف و انرژی مثبت بدم به زندگیم و به شما هم منتقل کنم، امروز ۲۳ بهمن ۱۴۰۲ ، منتظر ی اتفاق خوب هستم امیدوارم هرچی زودتر بشه،لطفا ی صلوات برام بفرست تا اون خبری که منتظرشم تا پایان سال بهم برسه🥰چالش جدید شروع کردم برا ترک ی عادت بد از همین امروز ۲۴ ام بهمن :)) 

من با این که بچه آخری بودم محبت مادرم و نسبت به داداش بزرگترم میدیدم.. چون پسر پرستن

عزیزی که امضامومیخونی میشه برای سلامتی و عاقبت بخیر شدن خودم و بچه‌هام و همسرم صلوات بفرستید ممنون میشم..منم برای شما صلوات میفرستم❤️❤️❤️❤️❤️

وایییییی عزیزم

شاید باورت نشه منم قصد بارداری دوم رو دارم و بیشترین دغدغه م این هست که پسرمون آسیب روحی نبینه

همسرم خیلی داره تلاش میکنه تا وابستگی پسرم به من کمتر بشه

پیش هم میخوابن شبها و خیلی بیشتر باهم بیرون میرن حتی قراره ۵شنبه بره سرکار با پدرش

ان شاالله باردار شدم حتما پیش مشاور هم میرم

خوب این حس شماست پدرو مادرتون شاغل بودن قطعا دومی هم از آب وگل درآمده همون جور رفتار باهاش شده 

بعدم این چیزایی که تامین بودید کم نبوده خودش توجه هست 

یعنی باهم مهمانی تفریح یا سفر خانوادگی کلا نرفتید هیچ وقت 

بعد شما خواهر بزرگ بودید باید خودتون هم با پدرو مادر شاغل هوای دومی رو می‌داشتید 

چرا اینجور فک نمیکنید از این زاویه که روی پدرو مادرتون فشار زندگی بوده 

فک کنم با کمی اغراق وبی انصافی نوشتی 

من با این که بچه آخری بودم محبت مادرم و نسبت به داداش بزرگترم میدیدم.. چون پسر پرستن

حققققققققق بتوان ۱۰۰۰۰

تصمیم گرفتم هدف و انرژی مثبت بدم به زندگیم و به شما هم منتقل کنم، امروز ۲۳ بهمن ۱۴۰۲ ، منتظر ی اتفاق خوب هستم امیدوارم هرچی زودتر بشه،لطفا ی صلوات برام بفرست تا اون خبری که منتظرشم تا پایان سال بهم برسه🥰چالش جدید شروع کردم برا ترک ی عادت بد از همین امروز ۲۴ ام بهمن :)) 

خوب اینجا اهمال کاری از پدر و مادرتون بوده وگرنه مشکل بچه ی دوم اوردن نیست! 

دختر عموی من بچه دومش که خواست به دنیا بیاد یه کادو گرفت برا پسرش که اون موقع سه چهار سالش بود گفت این از طرف خواهرته😃الانم انقد رابطه خواهر برادری شون خوبه چون مدیریت کرد روابطشون رو، فرق نزاشت بینشون

عزیزِ خواستنیِ کوچولوی من سلام 🥰با این که خیلی یهویی اومدی و مامان و غافلگیر کردی ولی خوش اومدی عدسی مامان👼امروز در تاریخ۱۴۰۰/9/۱۶ برای اولین بار صدای قلبت و گوش دادم  قلب مادر🤩بی صبرانه منتظرتم عدسی من🤩عدسی، سوم مرداد به دنیا اومد👶و زندگی آروم و یکنواخت ما رو نابود کرد🥴😁❤
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز