2777
2789
عنوان

بخدا این دیوووونه اس روانیهههه

144 بازدید | 11 پست

+پیرو تاپیک قبلی

توی اتاق پذیرش بودم میخواستم پرونده اماده کنم ( از اونجایی ک ۳ ماهع اومدم سر کار زیاد وارد نیستم) زنگ زدم ایستگاه پرستاری تا راهنماییم کنن ،توضیحات رو گفتن بعد دیدم در باز شد یکی گف خانم فلانی ،دیدم پسره اس( همین کراشم) بعد گفت پروندشو اینطور بزن اونطور بزن بفرستش بره چش توچش رخ تو رخ 

گفتمش باشه الانم داشتم امادش میکردم ممنون از شما و رف

ن از اونکه نگاه نمیکرد ن از این رفتارش

وااای ی چن دقیقه پیش هم رفتم پیش همکارا تو ایستگاه پرستاری ب زور گفتن باید بیای وام بحث میکردیم و میخندیدیم وای موقع خنده سرشو مینداخت پایین ویییی خدا چقد پسر خوبیه ای خدا مارو قسمت هم کن 🥲🥲🥲برام دعا کنید

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

تو محل کار به این چیزا فکر نکن  اگر میخوای اونجا بمونی  ازدواج خوبه ولی حاشیه نه  ...

اخه میدونی من نبایستی توی این بیمارستان میومدم ،همه چیز خیلی یهویی شد ،هرچی تلاش میکردم تا نیارنم فایده نداشت،همش میگم حتما حکمتی توش بوده شاید خدا میخواسته ک منو این پسره باهم اشنا بشیم نمیدونم

و اینکه من اصلا اهل این کارا نبودم ک کراش بزنم و فلان و بهمان ،تازه از پسرای لاغر هم خیلی بدم میاد ولی اینو تا دیدم ب دلم نشست خیلی ب دلم نشسته اصلا ی لحظه نمیتونم از فکرش درام


اگر دنبال کیس ازدواجی با مریضا و همراهیا خوب رفتار کن هرچی هم نشه ،تو ذهنشون میمونی ولی همکار،اگر ...

مریض ها اینقد بیشعورن ک اعصاب برا ادم نمیذارن

والا نخ و طنابی چیزی ندادم بهش اصن

اخه میدونی من نبایستی توی این بیمارستان میومدم ،همه چیز خیلی یهویی شد ،هرچی تلاش میکردم تا نیارنم فا ...

همکاریم تقریبا

منم خیلی مواقع پیش اومده از همکارا خوشم اومده 

ولی با خودم میگم ،اون هم منو دیده اگر بخواد میاد جلو 

وقتی خبری نیست،یعنی حتما کسی دیگه رو داره

و خیلی مواقع ،شده ،رفتارش رو که دیدم ،دیگه ازش خوشم نیومده و تموم شده برام 

مریض ها اینقد بیشعورن ک اعصاب برا ادم نمیذارن والا نخ و طنابی چیزی ندادم بهش اصن

اینطوری نگو ، شاید بد باشن 

ولی مهم رفتار ماست‌

حتی مزخرف ترین آدم هم ،مطمعن باش اگر باهاش خوب رفتار کنی تو ذهنش میمونی 

خود دانی 

مریض ها اینقد بیشعورن ک اعصاب برا ادم نمیذارن والا نخ و طنابی چیزی ندادم بهش اصن

منم نگفتم نخ دادی 

ولی حتی چند سال هم ی جا باشی ،نمیتونی بشناسیشون

تو محل کار ،ی حس رقابت هست 

و  کافیه ازت ی چیزی پیدا کنند و بدونن


منم نگفتم نخ دادی  ولی حتی چند سال هم ی جا باشی ،نمیتونی بشناسیشون تو محل کار ،ی حس رقابت هست ...

اره همکارایی که توی یبخش باشن رقابت دارن پشت سر هم حرف میزنن ،ولی ما کلا بخش هامون جداست اون ی طرف من ی طرف رقابتی نیست

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز