من کلاً یه جاری دارم فقط
اوایل ازدواجم که بی تجربه و صاف و ساده بودم میومد پیش من از مادرشوهر و پدرشوهر بد میگفت که من ازشون کینه بگیرم و بعد خودش میرفت پیششون خودشیرینی میکرد که فقط خودش مورد توجه قرار بگیره، اون موقع سنم کم بود و متوجه نمیشدم ولی از وقتی فهمیدم چقد دورو و فتنه است بدون اینکه چیزی بگم باهاش قطع رابطه کردم.
شما هم از تجربهاتون بگید