شوهرم یه هفته درگیر خریدن خونه بود . هیشکی نه پرسید چیشد چیکار کردی خریدی نه بهش کمک کردن در خونه پیدا کردن هیچی. حتی برادرش ک دم از برادری میزنه و همه جا میشینه میگه اگه من نباشم بردارم هیچه اصلا نیومد جلو.
از لحاظ مالی اصلا شوهرم بهش وابسته نیست اصلا. فقط وقتی اون دستور میده بیا بریم یه جایی با کله میره . درحالیکه خودش بهم میگه هرکاری برا برادرم انجام بدم نمیفهمه . ولی فرداش میبینم برادرش زنگ زده اینم رفته. چی بگم بهش؟ اینطرفم جاریم برام قیافه میگیره. یه حرفی بگین من به این شوهر سادم بگم