دو سال سر کار میرفتم همون موقع ازدواج کردم یک کالا هم از داماد نگرفتن همه جا رسم داماد چند تا وسیله میاره فقط تلویزیون و دو تا فرش
تازه مادرم هر دفعه پاداشی میگرفتم میگفت بده به شوهرت خوشش میاد فلان من خرم ۷ تومن همینجوری بهش دادم در حالی که اون موقع میتونستم یه پراید دست دو بخرم
قرار هم بود شهر ما زندگی کنه بعد عقد زد زیرش آب از آب تکون نخورد
بعد از همون اول هی گفتن بچه بیار نازا باشی طلاقت میدن آبروم میره ال بل
پس خانواده بدرد چی میخوره خیلی دلم میخواد قطع ارتباط کنم