کجاتونو ؟ و چطور اعتماد از دست رفتتونو برگردوندین؟
وای چرا
دماغم توسط برادر خیلی مورد تمسخر بود شکر خدا یه دختر گیرش اومده جای دماغ خرطوم داره با یه دهن بسیار گشاد فکر کنم هربار نگاه بهش بکنه یاد تحقیرایی که منو تو سن بلوغ کرد بیوفته
جسمی نه ولی روحی خیلی اسیب دیدم
هیچوقت دلم با پدر مادرم صاف نمیشه
آدم تا وقتی بچس فکر میکنه همه دنیا همون چهار آدم و دور برش هستن من بزرگ شدم رفتم دانشگاه تو جامعه اینقدر کامنت خوب از مردم گرفتم اینقدر تعریف شنیدم که فهمیدم اون رفتار تخریب بوده خداروشکر آسیبی تو بزرگسالی به روحیه م نخورد روسیاهی موند برای خود برادر
آرایشم توسط خاندان شوهر چیز کردم بهش سر تا پاشو..ترسید.البته هیچکی متوجه نشد جز خودشو طرف که باش نشسته بود جلو همه چیز کردم بش ..حال نداشتم آرایشم مجدد درست کنم شروع کردن مسخره کردن .. ..ولی اعتماد بنفسمو از دست ندادم اینا حسودن اگه میخوان تخریبت کنن ..دوبار جلوشون وایسی دیگه لال میشه
اره رنگ پوستم توسط خواهر بیشعور
الان هم درگیرم اعتماد به نفس ندارم با اینکه خیلیارو دیدم به پوست گندمیشون افتخار میکنن ولی من نمیتونم اون حرفها تخریبم کرده دیگه هم درست نمیشه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
