من اونی که فکر میکردن نبودم
من تلختر بودم من دردمند تر بودم
ولی بنظرم همین کافیه که توی خودم غرقم ادما ب سادگی از کنارم رد میشن گاها صداهای مختلفی میشنوم یکی هی میخواد اذیتم کنه خورشید پوستمو میسوزونه همه بد نگاهم میکنن
صدای چیکه اب روی اعصابمه
من خوبم اینا شلوغش میکنن چقد حرف میزنن چقد همهمه خسته شدم
کائنات منو بازی میده خورشید میسوزونه اب رو اعصابمه ادما از کنارم رد میشن چی میگی چی میخوای از جونم این صداها چیه من ک چیزیم نیست من خوابیدم ینی میخوام بخوابم تابستونه هوا سرده چقد تنهام خورشید پوستمو میسوزونه..
اشنایی با "اسکیزوفرنی" در یک دقیقه