رلم تا چند ساعت پیش از زمین تا آسمون فرق میکرد و خیلی خوب و مهربون بود بعد بهم پیام داد تو بیو قلب و اینا بزار و ویس بزار بگو عاشقمی و اینا منم این کارارو کردم بعد گفت من به خانوادم گفتم درموردت کی بیام خاستگاری؟منم گفتم مامانم برا خواهرم وقتی زیر ۱۸ بود خاستگار هارو راه نمیداد خونه خلاصه اونم یهو خیلی جدی شد و گفت من اقامت گرفتم برم آمریکا و خانوادت چجوری جهاز میدن اگه ایران بمونیم میریم خونه ۲۰۰ ۳۰۰ متری میتونه خونه رو پر کنه؟ و گفت دامادتون شغلش چیه و چقدر حقوق میگیره منم گفتم تو کارخونه کار میکنه ماهی ۲۰ میلیون حقوق میگیره و گفت من فقط ۵۰۰ میلیون طلا میندازم و درآمدم ۲۰۰ میلیونه و تنقلاتم در ماه ۱۰۰ میلیون و اینا منم گفتم نگرانم خانوادم قبول میکنن یا نه اونم گفت از خداشونم باشه وقتی دامادتون رو قبول کردن منم قبول میکنن پسر به این خوبی منم گفتم تو که معلومه خوبی بحث اینه هنوز ۱۸ سالم نشده آخرسرم گفتم تو به خانوادت گفتی میخوای یه دختر از خانواده معمولی ببری و اونا راضین؟گفت مهم نیست مهم اینه من دوستت دارم اگه خانواده ها راضی نباشن فرار کنیم بریم دبی بعد بریم آمریکا منم گفتم بهتره خانواده ها راضی باشن و بعد یکم حرف زدن اون گفت من برم منم گفتم خدافظ بعد گفت فقط همین؟منم گفتم ناراحت نشو باوا گفت چه طرز حرف زدنه منم گفتم مگه چجوری حرف زدم اونم گفت بیخیال خدافظ منم گفتم خدافظ با یه قلب کنارش اونم لایک فرستاد برا پیام و آف شد.