بچه ها خانوادم دارن دقم میدن انگار دشمن خونی مننن
مامانم ی حرفایی میزنه از قصد میخواد قلبمو از جا بکنه منو روانی میکنه میگه تو انقدر زشت وسیا بودی که هیچکس ب تو توجه نمیکرد نازت نمیکردبرعکس تو دختر عموت سفید و تپل بود همه فامیل اونو دوست داشتن طوری که ی لحظه ب من جنون دست داد از حسودی میخواستم بچه رو بندازم پایین
یامیگه تو رو میخوام چیکارپسر نشدی پسر باعث سربلندی ادمه دختر ب هرجایگاه و موفقیتی هم برسه جای پسرو برای ادم نمیگیره
میگه اگه الان چندتا پسر داشتم بابات نمیرفت زن بگیره بابات منو ترک نمیکرد
من درسم خیلی خوب بود دوران دبیرستانم سردعواهای مامان و بابام برای طلاقشون خیلی اذیت شدم مامانم اونموقع همش پرم میکرد منو مینداخت وسط دعواهاشون بعد من فشارروانی روم بود طوری ک بزور دیپلم گرفتم و دیگه اصلا انگیزه چیزی رو نداشتم الان دختر خالم معلم زبان اموزشگاست میاد بالاسرم میگه خاک برست تو خیلی بی عرضه ای