همسرم هر شب میره خونه خواهرش میخوابه

بعد از ازدواج من  گاهی اصرار میکنم بربم خونه خواهرت اینا و حتما تلاش مبکنم دست خالی نرم و هر سری یه چیزی میبرم 

خواهش میکنم انشالله خوشبخت  بشید 

ای بابا چقدر بد

ببین اصلا رو این قضیه حساس نشو چون هنوز عقدی و خونتون جدا نشده مطمئن باش اگه عروسی کنید از سرش میفته فقط این روزا رو تحمل کن

همسر تو قبل ازینکه همسر تو باشه برادر یکی دیگه بوده و رابطه‌ی اون دو تا وقتی به شما آسیبی نزنه که نمیزنه به شما ربطی نداره و نباید دخالت کنی

اینطوری خودتو بده میکنی و کم ارزش میشی

هروقت رفتی سر زندگیت جا بنداز ک من بدون شما جایی نمیرم شما هم بدون من جایی نرو شب بمون چون من میترسم.  با بودن شما آرامش میگیرم ک بتونم بخوابم و ازین حرفا که همه بلدن

تو هم بگو منم میترسم،پس باهاش برو ،

بازم عقد بازم مشکل جدید:)

چیزی که عادت کرده باشن پرو ترم میشن من برادر شوهرم همیشه از شوهرم میکنه و پولشم اصن نمیده الان به حدی پرو شده که میاد وسایلا و لباسای شوهرمو میبرع حتا کادوهایی که براش میگیرم شوهرمم هیچی نمیگه تازه زنشم کلی حرفو تیکه بار ادم میکنن همیشه از ادم طلبکارن انگار ما عقدیم اونا چه کمکی به ما کردن که توقع دارن حتا یه دعوت خشک خالیم نمیکنن 

🤣🤣🤣

اونجا قفل بود

خواستم اینجا بهت بگم واقعا بی عقلیه با یکی همسن بابات ازدواج کنی

پدر مادر اون بچه هم واقعا بدترن هزززار بار

فقط نون خور اضافه میخواستن رد کنن بدبختا

یا هم ک از پس بچه شون بر نمیومدن بیچاره ها

وگرنه همه می‌دونن اشتباهه