وای همیشه فکر میکردم من تنها کسی هستم ک این حسو دارم دوران ابتدایی مث موش از مدرسه بی سروته میترسیدم چقدرشبا وحشتناک بود باورت میشه بعد گذشت چندین سال چندشب پیش از کنار مدرسه پسرم گذشتم بازم همون حس ترس تو وجودم اومد😁😁😁
قبرستون شهر ما هم خیلی ترسناک
من وقت امتحانات که میرفتم. همه جا تاریک بود. بعضی از روز ها اولین نفر میرفتم با خواهرم
مدرسه مون بزرگه سالن های بزرگی داره کلا تاریک بودن دی ماه چون زمستونو بود هوا تاریک بود
از سالنا رد می‌شدیم با خواهرم در کلاسا باز تاریک فقط پشت خواهرم خودمو قایم می کردم اونم عین خیالش نبود
فقط میگفت تصور کن الان یکی بیاد بیرون از این کلاسا
منم بیشتر پشتش قایم میشدم ولی خیلی خوب بود
بعدا دیگه یکی میومد روشن می‌کرد از مسولین
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
18 ثانیه پیش
27 ثانیه پیش
27 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
